حامد عسگری اشاره:
همه میدانند که ردشدن در حرفهی فروشندگی بیمه، یکی از واقعیتهاست. این "ترس از ردشدن" است که در وهله اول، سبب میشود افراد بسیاری شغل فروشندگی بیمه را در همان ابتدای کار، رها میکنند! همه ما میدانیم که ردشدن نامطلوب است و سبب تضعیف روحیه میشود و دلیل اصلی شکست بسیاری از فروشندگان بیمه است. بنابراین بیایید از همین ابتدا با این واقعیت روبهرو شویم. در مقام یک فروشنده بیمه، بهاحتمال خیلی زیاد، در شغل خود، ردشدن را بیشتر از تأییدشدن تجربه کردهاید. این یک موضوع بدیهی در زندگی شغلی ماست. پس از پذیرش این واقعیت، قدم منطقی بعدی، یافتن بهترین راه برای کنار آمدن با این "دشمن" شماره یک موفقیت در فروش است. درست مثل دریانوردی که باید بیاموزد چگونه با باد، امواج و طوفانهای موسمی دریا کنار بیاید، یک فروشنده بیمه نیز باید بدانند که چگونه با نپذیرفتن و ردشدن، مقابله کند. درست مانند سربازانی که باید یک ارتش را در جبههی جنگ شکست بدهند، فروشندگان بیمه هم باید بر دشمن عمومی خود، یعنی ردشدن، غلبه کنند.
به تمامی نکات زیر توجه کنید، آنها را بهخاطر بسپارید و تمرین کنید. بهزودی اتفاقات خوبی میافتد و درمییابید که درحقیقت، ردشدن، بیش از آنکه شما را ناکام کند، به نفع شماست! میتوانید از این دشمن، یک همپیمان بسازید و همین اتحاد و پیمان، سبب خلاقیت بیشتر شما میشود!
1. بهمحض اینکه از سوی مشتری رد میشوید، بهعضویت گروه مقتدری از فروشندگان حرفهای بیمه، پذیرفته خواهید شد! از زمانهای قدیم، میلیونها فروشنده بیمه، نبرد مشابهی با همین دشمن، داشتهاند. تمامی فروشندگان حرفهای بیمه، به این واقعیت پی بردهاند که تا وقتی خطر شکست را نپذیری، هرگز پیروز نمیشوی. وقتی که سنّ شما بیشتر شود و به زندگی حرفهای گذشتهی خود میاندیشید براساس اینکه برخورد شما در اوج مبارزه با ردشدن، چگونه بوده است، احساس غرور، پشیمانی یا رضایت خواهید کرد.
2. ردشدن یا سبب میشود که کارتان را رها کنید و یا اینکه شما را محکمتر میسازد. همچنین درمییابید که از گروه فروشندگان موفق بیمه هستید یا نه. اگر رد شوید و به آن انعطاف نشان دهید، قویتر خواهید شد؛ درست مثل درختی که بر اثر وزش باد، خم میشود. اگر نتوانید آن را تحمل کنید و مانند یک شاخهی کوچک خشکیده بشکنید، بدانید که باید به دنبال شغل دیگری بهجز فروشندگی بیمه بروید.
3. ردشدن، ذهن شما را هوشیارتر میکند، اگر هرگز آن را تجربه نکنید، نمیتوانید برای مقابله با آن، حواس جمعی و قدرت مورد نیاز را بهدست آورید. هرگز فکر نکنید که فروشندگی بیمه، ساده است. فراموش نکنید که اگر فروختن بیمهنامه شما آسان بود، شرکتهای بیمه، بچههای دبیرستانی را با کمترین دستمزد، استخدام میکردند تا کار شما را انجام دهند. از کنار آمدن با ردشدن، به تجربههای ذهنی خواهید رسید. آن را به منزلهی دورهی کارشناسی ارشد در رشته فروشندگی بیمه، تلقی کنید!